مسیر نور......

ماییم و نوای بی نوایی....بسم اله اگر حریف مایی

مسیر نور......

ماییم و نوای بی نوایی....بسم اله اگر حریف مایی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

 

وقتی حرف از برگشتن میشه..

حرف یه عمر راه رفته پیش میاد..

حرف از یه تصمیم بزرگ پیش میاد..خوب سخته.. شده برام یه عادت.

فکر،تصمیم،عمل و....خیلی از پل های ساخته شده ی من باید تخریب بشن.

حالا من میمونم و یه راه که..

تو این راه از تازه وارد ها حساب میشم.

اولین قدم من.....؟؟

(منتظر پست بعدی من باشید)

 

وقتی حرف از راه میرسه...

جلو چشمام یه دو راهی نقش میبنده.

یه دو راحی که هر دوتاش قشنگن..و..دل میبرن..

 حالا نوبت منه که تصمیم بگیرم

برم؟؟ یا.. بمونم..؟؟

اگه قراره پا توی راه بزارم!!

یه وقت قدم هام اشتباه نره؟ پاگیر حب نفسم نشم؟

سخته برام،،آخه اگه قرار باشه راهی که اصلا تا حالا امتحانش نکردمو برم.

چی میشه.؟    چی جور باید باهاش تا کنم؟

اصلا من میتونم برم یا نه!!

بعد سوال پیچ کردن خودم و گشت و گزار تو احوالات خودم.

سر به هوا و فریاد زنان..

بانگ آمدن سر میدم. شاید اینبار منم خرید!!؟

شاید این بار دعاهام گرفت..

شاید.....شاید.....

به امید روزی که منم از خودوشون بدونن


ما آدما... .

عادتمونه،،فطری نیست..ولی انقدر از کنار همه ی مسائل دور و ورمون راحت عبور کردیم که

شدیم یه علامت توقف ممنوع..

اگه یکی پیدا بشه بهمون بگه که مسیری که باید

توقف نمیکردیم رو اشتباه رفتیم..

اونوقت چی..؟؟

وقت اینه که مهاجرت خودمونو شروع کنیم..

راه چیه..؟

مسیر چیه.؟؟

چیجوری باید برگردیم.؟؟

(منتظر جواب تو پست های آینده باشید)


آره راستی چرا اسم وب رو گذاشتم مهاجر..؟

ما آدما هر روز از جاها،،گذری ها،، دیگه جونم براتون بگه که..!!

از زمان ها عبور میکنیم.

شاید بشه گفت هجرت کوتاه مدت از جایی به جای دیگه..

تا حالا شده به این فکر کنیم که چرا..؟؟؟

باید رد شد.... رفت....؟

اصلا فلسفه ی عبور چیه.؟

بیاییم یه کم فکر کنیم......

بعد از مدتی دور بودن از فضای حرفه ای وب نویسی

به امید خدا دوباره پا گذاشتم به این فضا

دعام کنید

(همین)